«کانال» شناسی
تحلیل یک ابزار جدید شبکههای همراه گوشیهای لمسی نسل نوین تلفنهای همراه، دیگر در انحصار انگشت «شستی»ها نیست و به واسطه گسترش رسانهها و شبکههای مجازی، «نشانه» در حال جایگزینی با آن است.
شبکههای اجتماعی مجازی تلفنهای همراه (که به اختصار آنها را شبکههای همراه مینامیم)، یکی از مهمترین دلایل این تغییرند و معنای ضمنیاش، درگیرشدن هر دو دست کاربر در زمان استفاده و در نتیجه، تمرکز و صرف وقت بیشتر است. در این میانه کانالهای تلگرامی، از آن پدیدههای خارقالعادهایاند که گرچه ایجادشان بیسابقه نیست اما استقبال و توجه به آنها چنین هست. پیش از تلگرام، برخی شبکههای اجتماعی همراه، خدماتی را ارائه میدادند که بدان سخنپراکن- منتشرکننده (broadcast ) میگفتند.
در این شبکهها، یک پیام برای مجموعهای محدود از مخاطبان ارسال میشد و همانگونه که از عنوان سخنپراکنی برمیآید، یکسویه بود؛ برخلاف گروهها که امکان تبادلنظر و اضافه کردن مخاطب توسط اعضا و… را داشت و نمیشد متنها را به شکل نشاندارشده به عرصههای دیگر رسانهای ارسال کرد. اما تلگرام که پیش از این تجربه ابزارهای خودکار (روباتها) را نیز داشت، اینبار ظرفیت اعضای کانال را بسیار افزایش داد، برای کاربر و کانال، نشانی اختصاصی ( URL ) ایجاد کرد و در موج اقبال فراهمشده به سمت این شبکه همراه، توانست خدمت جدیدش را همهگیر کند.
چرا تلگرام؟
ممکن است این سؤال پیش آید که چرا «تلگرام» تا این اندازه در میان فارسیزبانانِ ایرانی شهرت و نفوذ پیدا کرده است. البته پاسخ چندان واضح نیست اما تقریبا در مناطق مختلف جهان، از میان سازههای ارتباطی در فضای مجازی (شبکهها، اشتراکگذاران، انتشاردهندگان، بازیها و گفتوگوکنندگان)، یک یا 2 واسطه- رسانه سایبری بیشتر مورد اقبال نیستند؛ مثلا ممکن است در ژاپن به لاین توجه بیشتری شود و در عربستان به تانگو و شبیه آن. در ایران، همزمان با طرح بحثهایی مربوط به بستهشدن برخی شبکههای اجتماعی، اخبار مغشوشی در باب تلگرام منتشر شد که آنرا امنتر و غیرمرتبط با رژیم صهیونیستی معرفی میکرد. این زمینهسازی تبلیغی، به علاوه خدمات مشتریپسند این شبکه همراه مانند داشتن نسخههای مختلف وب، اندروید وآی.او.اس، ارسال فایل و تصویر به صورت مجزا و سهولت کاربری، جایگاه آن را ارتقا داد.
بعد هم بحثهایی که در باب فیلترینگ کردن یا نکردن خودِ تلگرام در سطوح ملی مطرح شد، توجهات گستردهتری را به سمت آن بهوجود آورد. کانال و روبات، 2 ابزار خاصی بودند که توسط تلگرام مورد استفاده قرار گرفت و دومی به دلایلی نوعا فنی و بعضا سیاسی از سوی خود آن، محدود شد. روباتها، به محتواهای پرحجم بیرونی لینک میشدند (نظیر فیلم) و این اتفاق سرورهای تلگرام را تحت فشار قرار داده بود. از سوی دیگر گروههای تروریستیای همچون داعش در مقیاسی وسیع از آنها استفاده میکردند. اخیرا (آبان 94 ) تلگرام اعلام کرده که تعدادی از آنها را مسدود کرده است. البته روباتها از جهت مخرببودن و برهمزدن نظم و آرامش گروهها نیز با انتقادهای شدید کاربران مواجه شدند و اینهم عاملی دیگر برای کاهش استفاده از آنها بود.
کانالهای روبهرشد
کانالها که برای ارسال انبوه و دستهای پیام به مخاطبان بهوجود آمدهاند، فعلا در مسیر رشد قرار دارند. مشاهدات میگوید که برخی از آنها تا بیش از یکمیلیون عضو دارند و برخی از فیلمها یا تصاویر منتشر شده روی کانالها تا 3 برابر این رقم نیز بازدید شدهاند (چون اگر محتوای مذکور »بازنشر « داده شده باشد، شمارنده مجموع تمام را محاسبه خواهد کرد). برای درج آگهی در برخی کانالها، نرخهایی اعلام شده و شایعه کسب و کارهایی با درآمدهای چندمیلیونی نیز مطرح است.
برخی از کانالها برای استخدام مترجم آگهی دادهاند و خلاصه اینکه هیاهوی نسبتا زیادی پیرامون و درون آنها جریان دارد. گذشته از کانالها با اعضایی بیش از 200 – 300 هزار، اغلب آنها در رده زیر 50 هزار عضو قرار دارند و بیشتر کانالهای موفق در آن گروهی قرار میگیرند که بر دیگران سبقت تاسیسشدن داشته و جزو اولینها بهشمار میرفتهاند. البته در این بین تفاوت چندانی بین مضامین جدی- خبری با سرگرمی- فانتزی وجود ندارد.
رشد کانالها معمولا از 3 مسیر اتفاق میافتد؛ ارجاعات فراشبکهای مانند معرفی کانال در سایتها یا اپلیکیشنها، تبادل لینک میان کانالها و تلاش مستقیم ادمینهای کانال برای افزایش مخاطب. سومین مجرا دچار محدودیتهایی در زمینه تعداد است، درباره دومین مجرا هماکنون سازوکارهای ابتدایی درونشبکه همراه بهوجود آمده و نخستین مجرا تا حدی کارآمدی خود را تثبیت کرده است. در زمینه محتواهای جذابتر هم برآوردهای اولیه این است که فیلم، عکس و تصویر، برچسب الصاقشده (استیکر) و متنهای کوتاه خبری از اقبال برخوردارند و بیشتر دیده و بازنشر میشوند.
فواره چون بلند شود…
پیش بینیها این است که کانالها به زودی به سرنوشت ابزارهای دیگر مبتلا خواهند شد، چرا که مخاطبانشان دچار سرخوردگی و کلافگی میشوند؛ آنها تعداد زیادی پیام تولیدکرده و بازنشر میدهند که امکان خواندن همگیشان وجود ندارد، پیامهای تکراری میان کانالهای مشابه بسیار زیاد است، عضو معمولا نمیتواند دریابد که از چه مسیری به کانال دعوت شده و از همه مهمتر اینکه نمیتواند با دیگران تبادل نظر و اطلاعات داشته باشد، آنها را بشناسد و خود را شریک رسانه بداند. احتمال دارد که صاحبان این شبکه همراه بتوانند برای مشکل یکسویگی کانالها چارهای بیندیشند. معضل ناهمسانی شمارندههای کانالها در دستگاههای مختلف (دیوایس) را برطرف کرده و قواعد روشنتری برای به کارگیری گروهها، کانالها و روباتها وضع کنند و خلاصه اینکه خطاها و اشتباهات آن را تا حدودی کاهش دهند اما همه این اقدامات میتواند امکان بالای نزول کانالها را از میان ببرد؟
کانالهای فاقد هویت احتمالا در فهرست نخستین حذفیات قرار دارند و این تهدید، دقیقا فرصتی است که پیشروی فعالان مجازی قرار دارد. علاوه بر این شناسایی قالبهای محتوایی و مقبول عرضه اطلاعات هم میتواند زمینه حضور مؤثرتر در کانالها را فراهم آورد. دست آخر اینکه رفع ابتکاری مشکل یکسویهبودن کانالها، با ایجاد گروههای پشتیبان نقد و نظر شدنی است. اینها و مجموعهای دیگر از راهبردها و تدابیر که همسو با نظارت و کنترل کارکردهای مخرب و خطیر کانالها در موج و جنبشسازیهای فراگیر (در مواقع مهمی نظیر انتخابات یا اعتراضات خیابانی) باید صورت گیرد و بیشتر وجه حاکمیتی دارد، ممکن است بتواند محیط امن مناسبتری برای کاربران شبکههای همراه فراهم آورد که هر روز بیش از دیروز، درگیر محیط سایبر میشوند.