شناخت اهمیت استراتژیک IT در حال افزایش است، اما هشتمین نظرسنجی مک‌کینزی در مورد استراتژی کسب‌وکار و تکنولوژی می‌گوید نارضایتی از کارآیی این اهمیت نیز افزایش می‌یابد. 
این روز‌ها مدیران بیشتری بر ارزش استراتژیک IT برای کسب‌وکار‌هایشان فرا‌تر از صرفا کاهش هزینه‌ها اذعان دارند. اما وقتی برای توانمندسازی بهره‌وری، کارآیی کسب‌وکار و نوآوری کالا و خدمات، بر توانایی عملکرد تمرکز و سرمایه‌گذاری می‌کنند، به کمبودهایی می‌رسند که بسیاری از سازمان‌های IT از آن رنج می‌برند. یکی از این چالش‌های اساسی، نشان دادن رهبری تاثیرگذار و یافتن، توسعه و حفظ استعدادهای IT است. 
موسسه مک‌کینزی در یکی از تازه‌ترین بررسی‌های خود در مورد تکنولوژی کسب‌وکار به این نتایج دست یافته و در این بررسی از مدیران مختلف در مورد عملکردشان درباره اولویت‌های شرکت، هزینه‌ها و رضایتشان از IT نظرسنجی کرده است. به طور کلی، شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی نسبت به عملکرد IT نظر منفی‌تری در مقایسه با سال ۲۰۱۲ داشتند و به خصوص، مدیران IT در مورد کارآیی خود بیرحمانه‌تر از همتایانشان قضاوت می‌کنند. آن‌ها در مقایسه با مدیران بخش بازرگانی و کسب‌وکار، جایگزین کردن مدیریت IT را بهترین علاج می‌دانند.

اولویت‌های در حال ظهور
مقایسه پاسخ‌های شرکت‌کنندگان سال ۲۰۱۳ با نظرسنجی‌های سال‌های پیش، نشان‌ می‌دهد اولویت‌های IT فعلی سازمان‌ها تغییر کرده است. نگرانی‌ها در مورد مدیریت هزینه‌ها کاهش یافته، در حالی که تعداد بیشتری از مدیران اکنون می‌گویند سازمان‌هایشان از IT برای افزایش کارآیی کسب‌وکار و دسترس‌پذیری اطلاعات استفاده می‌کنند. پاسخ‌دهندگان این اهداف مشابه را اغلب اولویت‌های ایده‌آل می‌دانند و اشاره می‌کنند که شرکت‌ها در یکی کردن اولویت‌هایشان با آنچه ایده‌آل است، عملکرد بهتری پیدا کرده‌اند. همچنین مدیران بیشتری امروزه IT را برای کسب‌وکار روزانه مهم و مناسب می‌دانند، نه صرفا یک مرکز هزینه. 
بسیاری از شرکت‌ها برای تاکید بر این اولویت‌ها، متناسب با آن هم هزینه می‌کنند: ۶۴ درصد مدیران می‌گوید بودجه‌های آن‌ها برای سرمایه‌گذاری‌های جدید در سال آینده افزایش خواهد یافت. وقتی از آن‌ها پرسیده شد بودجه‌های IT آن‌ها چگونه تقسیم‌بندی می‌شود، پاسخ این بود که بیشترین سهم به زیرساخت‌ها اختصاص داده می‌شود. در رابطه با چشم‌انداز سه سال آینده، مدیران انتظار دارند بودجه کمتری به زیرساخت‌ها اختصاص یابد، چون با توجه به افزایش روند استفاده از تکنولوژی رایانش ابری در شرکت‌ها، حضور زیرساخت‌ها در IT کاهش خواهد یافت. 

افزایش نارضایتی

مدیران IT به طور میانگین تنها ۸ درصد زمانشان را صرف توسعه استعداد‌ها می‌کنند؛ حوزه‌ای که سازمان‌های IT نیازی واضح به ارتقای آن دارند. دو سوم این مدیران معتقدند پیدا کردن، ارتقا و حفظ استعداد‌ها چالش مهمی برای سازمان آن‌ها است و در این میان مدیران IT بیش از همتایان تجاری خود نگران این موضوع هستند.

با وجود وعده افزایش سرمایه و یکی شدن اولویت‌ها، رضایت کلی از عملکرد IT – به خصوص در درون سازمان‌های IT – کاهش یافته است. درصد کمتری از پاسخ‌دهندگان نسبت به سال‌های گذشته می‌گویند که IT فعالیت‌های کسب‌وکار را، به خصوص برای خلق محصولات جدید و ورود به بازارهای جدید تسهیل می‌کند. 
در مورد وظایف کارکردی خاص، مدیران تجاری در مقایسه با سال ۲۰۱۲ اثرگذاری IT را کمتر دانسته‌اند. خود مدیران IT نظر منفی‌تری دارند. تنها ۱۳ درصد آن‌ها می‌گویند سازمان‌های آن‌ها در معرفی تکنولوژی‌های جدید نسبت به رقبا موثر بوده‌اند که این میزان نسبت به ۲۲ درصد سال ۲۰۱۲ کاهش یافته است. این نتایج نشان‌دهنده افزایش کلی انتظارات از بخش IT شرکت‌ها است. 
بخش زیادی از شرکت‌کنندگان در پاسخ به این سوال که چگونه باید کمبودهای بخش IT را برطرف کرد، می‌گویند افزایش پاسخگویی کسب‌وکار، بازتخصیص بودجه به پروژه‌های دارای اولویت و ارتقای سطح استعدادهای IT برای افزایش عملکرد، بیشترین کارایی را دارد. این اظهار نظر‌ها نسبتا با نتایج سال‌های گذشته همخوانی دارد. به هر حال، یک پنجم مدیران همچنان جایگزین کردن مدیریت IT را یک راه حل می‌دانند که تعداد آن‌ها از ۱۳ درصد در نظرسنجی سال ۲۰۱۱ افزایش یافته است. این گزینه در سال ۲۰۱۱ فقط به شرکت‌کنندگانی ارائه شد که در حوزه IT فعالیت نمی‌کردند، اما در نظرسنجی سال ۲۰۱۳ مدیران IT هم با این سوال مواجه شدند. 
قابل توجه است که ۲۸ درصد می‌گویند مدیریت جدید می‌تواند کارایی را افزایش دهد.

کشمکش با استعداد‌ها
در میان افزایش فشار‌ها و نارضایتی‌ها، اشتیاق به جایگزین کردن مدیریت، بر نگرانی برخی سازمان‌های IT که مدیران آن‌ها نمی‌توانند تغییر را در شرایط توسعه‌ای مدیریت کنند، تاکید می‌کند. تنها ۵۵ درصد کل مدیران می‌گویند مدیران IT اثر قابل توجهی بر مسایل تجاری سازمان آن‌ها دارند و نزدیک به همین تعداد می‌گویند مدیران IT بخشی از تیم اجرایی ارشد آن‌ها محسوب می‌شوند. اگر بخواهیم مناطق مختلف را مقایسه کنیم، باید گفت سازمان‌های اروپایی کمتر از بقیه مناطق مدیران IT خود را جزو تیم‌های ارشد می‌دانند. 
به علاوه، مدیران IT به طور میانگین تنها ۸ درصد زمانشان را صرف توسعه استعداد‌ها می‌کنند؛ حوزه‌ای که سازمان‌های IT نیازی واضح به ارتقای آن دارند. دو سوم این مدیران معتقدند پیدا کردن، ارتقا و حفظ استعداد‌ها چالش مهمی برای سازمان آن‌ها است و در این میان مدیران IT بیش از همتایان تجاری خود نگران این موضوع هستند. این موضوع به مشکلی مزمن برای بسیاری از سازمان‌های IT تبدیل شده، اما اکنون که آن‌ها به دنبال نقش‌هایی هستند که به تجربه کسب‌وکار بیشتری نیاز دارد و تقاضا برای آن‌ها بیشتر است (مانند کار‌شناسان تجزیه و تحلیل و دانشمندان علم داده)، اهمیت بیشتری پیدا کرده است. این چالش به واسطه نبود فرآیندهای رسمی برای مدیریت استعدادهای حوزه IT و مدیریت مهارت‌ها تشدید می‌شود. تنها ۲۳ درصد مدیران شرکت‌کننده در نظرسنجی گفته‌اند که به طور مداوم از این فرآیند‌ها برای مدیریت استعداد‌ها استفاده می‌کنند که در میان کل فرآیندهای مدیریتی کمترین سهم را دارد. 
جدی‌ترین نیازهای استعدادهای IT در ۱۲ ماه آینده، عبارتند از تجزیه و تحلیل، کسب‌وکارهای مشترک و متخصصین IT و مهارت‌های موبایل و آنلاین؛ اگرچه پراکندگی قابل توجهی در بخش‌های مختلف وجود دارد. به عنوان مثال، مدیران خدمات مالی کمتر از بقیه مدیران بر تجزیه و تحلیل داده متمرکزند (تنها ۲۲ درصد آن‌ها در مقایسه با ۴۰ درصد کل پاسخ‌دهندگان به این موضوع اشاره کرده‌اند)، اما بیشتر از بقیه به معماری بنگاه توجه دارند. همچنین در مورد تجزیه و تحلیل‌ها اختلاف جالبی بین مدیران بنگاه‌های تجاری-تجاری (B۲B) و بنگاه‌های تجاری-مصرف‌کننده (B۲C) وجود دارد: ۵۸ درصد مدیران شرکت‌های B۲C استعدادهای تحلیلی را یک نیاز می‌دانند، در حالیکه این میزان در شرکت‌های B۲B تنها ۴۰ درصد است. این نتیجه نشان می‌دهد شرکت‌های B۲B به اندازه همتایان B۲C خود بر قابلیت‌های تحلیلیشان تمرکز نمی‌کنند و در حالی که تجزیه و تحلیل هر چه بیشتر به امری حیاتی برای کسب‌وکار‌ها تبدیل می‌شود، شرکت‌های B۲B در آینده نزدیک این کمبود را بیشتر احساس خواهند کرد. 
حل کردن مساله استعداد‌ها به اصلاحات متعدد نیاز دارد و شرکت‌کنندگان در نظرسنجی دو مورد را به طور خاص عنوان کرده‌اند: ارتقای فرهنگ در IT و افزایش پاداش‌ها. پاداش را می‌توان به صورت فنی‌تر و عملیاتی‌تر حل کرد. اما تغییر فرهنگ بازی طولانی و پیچیده‌ای است که به ارزیابی جامع کل سلامت سازمان و تعهد رهبران کسب‌وکار نیاز دارد. 
فرا‌تر از این چالش‌های مختص IT، مدیران حوزه‌های دیگری را برای ارتقای جنبه تجاری بنگاه شناسایی کرده‌اند. مدیران IT در پاسخ به این سوال که شرکت‌هایشان چگونه ارتقای اپلیکیشن‌ها و پروژه‌های پشتیبانی را مدیریت می‌کنند، گفتند سازمان آن‌ها در مورد سیستم‌های «موروثی» رویکرد سنتی «آبشار» (فرآیند ترتیبی توسعه و تولید نرم‌افزار است که در آن تولید و توسعه مثل آبشار جریانی مداوم و رو به پایین دارد و این روند از طریق فازهای شکل‌گیری ایده، ورود به بازار، تحلیل، طراحی، ساخت، آزمایش، تولید/اجرا و پشتیبانی محصول صورت می‌گیرد) و در مورد کارهای توسعه‌ای جدید، رویکردی تکراری و تعاملی‌تر را دنبال می‌کند. به علاوه، این شرکت‌کنندگان تمایل خود را به افزایش سهم کاری که با استفاده از رویکردهای تکراری انجام می‌دهند نشان دادند، اما معتقدند برای این تغییر موانعی وجود دارد. بزرگ‌ترین مانعی که آن‌ها به آن اشاره کردند، نبود مالکیت کسب‌وکار و به دنبال آن، مدیرانی است که درک کافی از زمان استفاده از رویکرد تکراری را ندارند.

چشم‌انداز آینده
• توجه به استعداد‌ها را از درجات بالا‌تر شروع کنید.

از آنجایی که IT همچنان به عنوان یک ابزار استراتژیک مهم در حال ظهور است، پیدا کردن و حفظ مهارت‌ها و نیروی کار مورد نیاز، به خصوص در حوزه‌هایی مانند تجزیه و تحلیل و زیرساخت‌های نسل بعدی دشوار‌تر شده است. نتایج نظرسنجی نشان می‌دهد شرکت‌ها با پیشنهاد ارزشی استعداد جذاب‌تر که فرهنگ و اخلاق، پاداش و توسعه شغلی را پوشش می‌دهد، به شیوه بهتری می‌توانند این نیاز‌ها را برطرف کنند؛ مسایلی که به توجه متمرکز مدیران IT نیاز دارد. مدیران IT باید بیشتر درگیر ایجاد فرهنگی استعدادپسند در سازمان شوند تا بتوانند با مسایل حال و آینده مربوط به استعداد‌ها مقابله کنند. 

• جنبه تجاری کار را افزایش دهید.

کلیه مدیران تلاش می‌کنند به اختلافات اساسی در IT توجه کنند و این کار را با ارتقای دانش در حوزه‌هایی که هم عملیات کسب‌وکار و همIT را پوشش می‌دهد، انجام می‌دهند. 
طبق نظرسنجی انجام شده، سه حوزه مهم وجود دارد که باید توسعه یابد: داده و تجزیه و تحلیل آن، تعاملات بین کسب‌وکار و IT و رویکردهایی برای کار توسعه‌ای. با توجه به وضعیت فعلی نفوذ و قدرت مدیران IT، وظیفه ایجاد ارتباط بین شکاف‌های میان-کارکردی به طور نامتناسبی به مدیرانی که در IT فعالیت نمی‌کنند واگذار می‌شود. 

• تقاضاهای رقابتی را متعادل کنید
افزایش مداوم انتظارات برای IT، بر پربار بودن چشم‌انداز آن برای مدیران این حوزه تاکید می‌کند. این مدیران باید روشی پیدا کنند که از طریق آن نقش‌هایی را که با هم همخوانی ندارند، بر عهده بگیرند، عملیات IT را مدیریت کنند و در عین حال تغییرات وابسته به تکنولوژی را هم کنترل کنند. به همین جهت، افزایش استفاده از این رویکرد‌ها که به مدیران IT کمک می‌کند، بیش از پیش اهمیت می‌یابد.

منبع: 
 mckinsey