نوشته: مجتبی محمودی
ناشر: هفته نامه عصر ارتباط
طی سالیان گذشته تجربه ثابت كرده است حیات و ممات برخی از پروژهها كه نطفه آن توسط بخش خصوصی یا شبه خصوصی بسته میشود به میزان حمایت دولت از آن دارد. چنانكه با ضرب و زور حمایت دولتی این پروژهها گاه در قامت یك پروژه ملی نیز معرفی میشوند هر چند كه ریشه و اساسی كاملا اقتصادی دارند یا باید داشته باشند اما از آنجائیكه حمایتهای دولتی میتواند بهترین راهكار برای برون رفت یا تنها راه نشان ندادن ضعفهای مدیریتی و اقتصادی باشد از همینرو این چتر حمایتی تا زمانیكه بر سر یك پروژه قرار داشته باشد عملا ضعفها و قوتهای آن نمود عینی پیدا نمیكند. پروژه كلونایزر یا همان كامپیوتر ملی كه قرار بود در قامت یك دستگاه دیجیتالی ارگونومی مواهباش به تمامی شهروندان و كاربران كامپیوتر برسد پس از چندین سال بالاخره با تغییر سیاستها و مدیریتها در بخش دولتی به گردنه خطیر تصمیمگیری رسیده است. گردنهای كه عبور از آن برای مجریان یا مجری این پروژه اقتصادی میتواند حیات اقتصادی یا مرگ را به همراه داشته باشد. اگر تاكنون حمایتهای دولتی باعث شده است تا این پروژه در حال احتضار به حیات حاشیهای خود تحت هر عنوان ادامه دهد اما قاعدتا پس از قطع این حمایتها تدابیر مدیریتی باید دگرگون شود وگرنه در این شرایط با حواله دادن مشكلات به بخش دولتی تحت عناوینی همچون فقدان حمایت مالی برای بازاریابی نه تنها گره از كار فرو بسته نمیگشاید بلكه نشان میدهد كه اراده لازم برای تغییر نگاه مدیریتی نیز وجود ندارد. چرا كه تجربه ثابت كرده است؛ شاید دولت حامی خوبی برای پروژههای كلان از هر جنسی باشد و قاعدتا ایدههای خلاقانه به دلیل فقدان رویكردهای تجاری در ابتدای امر نیاز به این توجه دارد اما وقتی كه یك ایده از مراحل مختلف كاری خود گذشت و تبدیل به یك محصول تجاری شده دیگر نباید به امید بازاریابی و حمایت مستقیم و غیرمستقیم دولت باشد. چرا كه آن ایده خلاقانه پیشین، امروز دیگر به یك محصول تجاری و اقتصادی شده است كه تولید آن نه ارتباطی به دولت بلكه در گروی استقبال شهروندان از آن است.
لینک
ثابت || اضافه شده توسط آرش کریم بیگی|| نسخه
قابل چاپ || بازگشت به صفحه اصلی
||
آرش کریم بیگی