گفتگو: مهرک محمودی - فاطمه ملکی
منبع: عصرارتباط

قرار گفت و گو با حمید شهریاری- دبیر شورای عالی اطلاع رسانی- به قبل از دهمین انتخابات ریاست جمهوری بازمیگردد که تقریبا هر بار وعده انجام آن را به هفتههای بعدی موکول کرد تا سرانجام هفته پیش پس از خطاب و عتابهای مسئولان دفترش که در مدت زمان 45 دقیقهای انتظار ما مشغول چت کردن با یکدیگر بودند، این امر محقق شد. گفت و گو با این روحانی که نزدیک به سه سال و اندی از تکیه زدنش بر کرسی دبیری این شورا میگذرد حاوی نکات جالب توجهی بود که طبق درخواست وی از انتشار بسیاری از آنها م
به عنوان اولین سوال، رابطه شورا با دولت چیست؟
در ساختار تشکیلاتی در بدو امر، دبیرخانه شورای عالی اطلاعرسانی در ذیل وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تعریف شده بود. تا دو سال پیش سربرگهای دبیرخانه هنوز عنوان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات داشت. منتها همزمان با استقرار ما، محل دبیرخانه در ذیل شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت. طبیعتا ارتباطی که شورای عالی انقلاب فرهنگی با دولت دارد، یک جوری تعریف کننده ارتباط ما با دولت است. منتها از این طرف باید توجه داشته باشید که ارتباط اصلی ما با دولت این است که رئیس شورای عالی اطلاعرسانی، رئیس جمهور است و نائب رئیس هم معاون اول رئیس جمهور. این ارتباط ساختاری است.
از این سوال خود میخواستم به این نتیجه برسم که چرا در این چهار سال جلسات شورا تشکیل نشده؟
از رئیس شورا بپرسید که چرا تشکیل نشده. ما دبیر هستیم و پیگیری زیادی کردیم. جریاناتش مفصل است و شما هم نوشتهاید آن چیز که عیان است، چه حاجت به بیان است. آقای احمدینژاد، اولا به نظرشان میرسید که شوراها موازی هستند و باید ادغام شوند ثانیا به کار شورایی خیلی اعتقاد نداشتند و اگر یادتان باشد پیگیری میکردند که کل شوراها ادغام شوند تا ایشان بتوانند با تمرکز بیشتری کار را راهبری کنند. علت اصلی هم که در فرمایشاتشان آمده این است که ایشان نمیتوانستند در جلسات 12 شورا حضور مستمر و سودمند داشته باشند.
یعنی حتی با معاون اول رئیس جمهور هم نمیشد؟
ظرشان اصلا به کار شورایی نبود طی چهار سال گذشته این واضح بود. اختصاصی هم به ما نداشت. در حوزه اقتصاد و دیگر حوزهها هم همینطور بود. یکی دو جلسه من خدمت خود ایشان رسیدم. یک جلسه به ایشان گفتم بالاخره میخواهید اطلاعرسانی را چهکار کنید؟ گفتند خب شما مسئولش هستید، پیگیری کنید. اینجوری به من گفتند یعنی یکجوری کار را احاله داده بودند که ما پیگیری کنیم.
دفعه قبل که با شما گفت و گو کردیم، حدود چهار سال پیش بود. شما گفتید که در مقام افکندگی هستید، با توجه به این سخنانی که الان گفتید، انگار شما هنوز هم در مقام افکندگی هستید. ما اشتباه میکنیم یا نه؟
ما در این چهار سال فعالیتهای خیلی جالبی انجام دادیم که روابط عمومی دارد مجموعه این فعالیتها را به صورت یک گزارش سه سالانه در میآورد که فکر میکنم چیزی حدود 200 صفحه گزارش تهیه میشود. آن مقام افکندگی که من عرض کرده بودم، مربوط به شرایط ساختاری دبیرخانه بود که منجر به عدم تشکیل جلسات شد آن هست. اما اگر جلسه تشکیل نشده معنیاش این نیست که دبیرخانه مسئولیت نداشت. دبیرخانه طرح داشته، بودجه میگرفته، فعالیت داشته در حوزه محتوا و حوزه خط و زبان، فعالیتهای خیلی خوبی شکل گرفته که نهایتش تبدیل به این سند راهبردی جامعه اطلاعاتی شد و بیرون آمدن 40 و اندی جلد گزارش در حوزههای مختلف در باب فاوا که در بحث سند تکفا 2 عرضه شد. بالاخره خیلی فعالیت عرضه شد که نمیخواهم وارد جزئیات شوم.
شورای عالی اطلاعرسانی در مدتی که شما دبیر آن بودید، فعالیت زیادی انجام داده ما هم مطلع هستیم و پوشش دادهایم. اما آنچه برای ما اهمیت دارد این است که با توجه به عدم اعتماد رئیس جمهور به این شورا یا کار شورایی، آیا این فعالیتها به اهداف خود میرسد یا نه؟
من نمیدانم شما به چه نحو به این نتیجه میرسید که رئیس جمهور به این شورا اعتماد نداشته؛ من عرض کردم که خدمت ایشان که بودم یک جوری کار را احاله میداد که خودتان انجام دهید. شرایطی در مملکت در باب شوراها و نه فقط شورای ما، شکل گرفت که منجر شد به عدم تشکیل جلسات شوراها طبیعتا ایجاد ضعفی میشود که به ما به طور خاص ارتباط ندارد. شورای عالی فناوری اطلاعات هم یکی دو جلسه تشکیل شد و خورد به ادغام شوراها و دیگر تشیکل نشد و دوستان همعرض ما حتی از نام شورا استفاده نمیکردند یا کمتر استفاده میکردند. به هر حال این اختصاصی به ما ندارد منتها این معنیاش این نبود که ایشان بیاعتنا بود یا توجه نداشت. ما یک جلسه که خدمت ایشان، خط و زبان را مطرح کردیم، بسیار تاکید کردند که خوب است و باید پیگیری شود و ابلاغ هم کردند. بنابراین من خیلی با شما در اینکه ایشان توجه نداشته، موافق نیستم. ضمن اینکه در خود دولت هم یکسری پروژههای جدی شکل گرفته که فهرستش را در یکی از مصاحبهها میدیدم. کارت سوخت، اسناد و املاک، اطلاعات و آمار خانواده. مثلا پروژه کارت سوخت در دنیا در IT بینظیر است اینها کارهایی بوده که انجام شده. هرکس به اقتضای شرح وظایفی که داشت، یک گوشه کار را گرفت ما هم کمک کردیم. آن جلسه هماندیشی اول را برای ساماندهی بعد از عملیاتی و نقد بررسی کارت سوخت ترتیب دادیم.
درست است در حوزه سیاستگذاری فناوری اطلاعات، به دلیل تنوع شوراها و تعدد سیاستگذارها دچار یک تشتت بودیم؛ ولی در حوزه عمل، اجمالا کارهای نسبتا خوبی در دولت نهم شکل گرفت. منتها این کارها تحت یک سیاستگذاری واحدی شکل نگرفت. مثل دانههای پراکنده تسبیحی بود که یک نخ سیاستگذاری واحدی آنها را به هم متصل نمیکرد. ولی در درون سازمانها به نظر من بعضا فعالیتهای خوبی شکل گرفت.
من یک توفیق را هم میخواهم بگویم و اصرار هم دارم بر آن. من فکر میکنم آنموقع که شروع کردیم، اهمیت فناوری اطلاعات به اندازه الان نبود. الان من اطلاع دارم کوچکترین جملهای از بانک اطلاعات جامع فلان نهاد در مجاری دولتی طرح میشود، آقای رئیس جهور بدون استدلال دفاع میکنند.
دلیلش چی بوده؟
به نظر من همین رفتارهایی که در این 4-3 ساله شکل گرفته. من خودم در جلسات مکرر دولتی به این مسائل تاکید کردم. به عنوان مثال جلسهای را در رابطه با مفاسد اقتصادی آقای داوودی (معاون اول رئیس جمهور) شکل داده بودند که من آنجا گفتم شما نمیتوانید مفاسد اقتصادی را حل کنید، مگر اینکه بانکهای اطلاعاتی قوی در زمینه شهروندان در دست داشته باشید. در آمریکا 5 هزار دلار جابه جا میشود فورا زنگ میزنند که آقا این پول را از کجا آوردهاید. اینجا دهها میلیارد در نظام بانکی جابه جا میشود و وام داده میشود، هیچ اتفاقی نمیافتد. اینها را در جلسات متعدد هم بنده هم دوستان همعرض بنده و متذکر شدیم و فکر میکنم که دانش مدیریتی در حوزه اهمیت بانکهای اطلاعاتی و کاربردهای فناوری اطلاعات امروزه حاصل شده است. توسعه منابع انسانی باعث توسعه یک حوزه میشود، این دستاورد بزرگی است.
اگر ما میگوییم یک فصلهای بین شورا و دولت وجود دارد برای این است که تا حالا هیچکدام از برنامههایی که شورا پیشنهاد داده، در دولت شکل اجرایی به خود نگرفته است یا حتی ...
منظورتان از دولت یعنی چی؟
یعنی در ساختار دولت.
هیچکدام یعنی چی؟ چرا. همین گزارش که بیاید، در حوزه ملی شکل گرفته است. توسعه محتوا داشتهایم، طرح ارزیابی وبگاههای دولتی داشتهایم. طرح ساماندهی مصرف سوخت داشتهایم که دو پروژه کلان را در دبیرخانه در حوزه ملی انجام دادیم. یکی بحث آموزش راهاندازی ساماندهی مدیریت آموزش الکترونیکی بوده با کمک ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت كشور و یکی طرح امنیت.
بنده ناظر و مشاور ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت كشور هستم. حکم دارم و قرار شد که نظارت کنم. اصلا ما پروژه دولت الکترونیکی را بردیم در ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت كشور. این کار خیلی مهم بود.
این کار را شورا کرد یا شما؟
شورا کرد. بالاخره من به عنوان یک شخصیت حقوقی ...
نه فرق دارد. شخصیت شما و ارتباطی که با یکسری جاها دارید، میتوانید لابیهایی انجام دهید...
گفت این میز بود سوخت یا چوبش. خب هم میز سوخت و هم چوبش. ما که نمیتوانیم این دو را از هم جدا کنیم.
نه. ارتباطات شما و با ستاد تبصره 13 و یکسری جاها خوب است و توانستهاید یکسری تعاملات را برقرار کنید و کارهایی را انجام دهید. اما جاییکه ما میخواهیم وارد بحث تکفا 2 شویم همین است. وقتی بحث تکفا 1 وجود داشت و این شورا کارش را انجام میداد، عملا تمام دولت خود را موظف میدانستند که این مواد را انجام دهد. الان شما تکفا 2 را نوشتهاید، اما آیا فکر میکنید مواد این برنامه اجرایی میشود؟
به آن هم میرسیم. من خواهش میکنم شما در حوزه اختیارات من صحبت کنید. شما درباره چیزهایی صحبت میکنید که در حوزه اختیارات من نیست. ممکن است درباره آنها نظری داشته باشم اما نه اختیار و نه مسئولیتی در رابطه با آن ندارم. بنده را گذاشتهاند دبیر یک شورایی. دبیر شورا یعنی جلسه را تشکیل بدهد، مصوبه بگیرد و مصوبه را اجرا کند. حالا رئیس شورا نظرش نیست جلسه را تشکیل بدهد اینکه دیگر در حدود اختیار من نیست که به زور هیئت دولت را بنشانم که با هم سیاستگذاری کنیم.
میخواهم عرض کنیم که دو سال درگیر ادغام شوراها بودیم تا تثبیت شدیم. ما یک وزارتخانه نیستیم که بتوانیم با وزیر هماهنگ کنیم و یک گسترهای از نیروهای انسانی به کمک ما بیایند. اینجا ما کلا 30 نفر هستیم که تابع 4-3 نفر کار میکنند. البته یکی از افتخارات ما چابک بودن است. شما هزینههای جاری اینجا را ببینید، اصلا قابل قیاس با یک وزارتخانه یا چیزی شبیه این نیست. ما در حوزه اختیارات و وقتی که داشتهایم، عمل کردهایم این نبوده که با یک جایی خوب باشیم و با جایی بد. من گاهی نمیرسیدم. شما میخواهید تعامل کنید. تعامل از پائین به بالا یا هم عرض با 30 وزارتخانه یا دستگاههای اجرایی که سرجمع به 40تا میرسند. این وقت زیادی میطلبد. سعی کردیم اولویتگذاری کنیم که یکی از اولویتها تبصره 13 بود. ما روزی رفتیم در تبصره 13 دوستان داشتند ماشینهای فرسوده را عوض میکردند. ما یک ایدهای بردیم که باعث شد من به عنوان مشاور و ناظر طرحها انتخاب شوم و عنوان طرح هم یک تکهاش تبدیل شد به دولت الکترونیکی.
گفتیم شما به جای اینکه بیایید ببینید سرانه سفرهای درون شهری چقدر است و چطور میتوانید آنها را مدیریت کنید، میتوانید کاهش تقاضای سفر را مد نظر قرار بدهید. شما ببینید در این چند سال و به خصوص در شش ماه اخیر، خدمات بانکی باعث شده مردم تمام قبضها را با راهکارهای متعدد موبایل و اینترنت و .... میدهند. همه اینها مبتنی بر فناوری اطلاعات است. یک ذهنیتهایی در فضای مدیریتی تغییر کرد. من نمیخواهم بگویم من این کار را کردهام یا دبیرخانه. میخواهم بگویم دوستانی که در حوزه فناوری اطلاعات مسلط بودند، چه با شکلگیری طرحهای جامع ما و چه آقای ریاضی، فضایی ایجاد کردند که آن راس هرم، به اهمیت فناوری اطلاعات پی بردند. اوج آن هم در همین مسائل سیاسی اخیر بود و من بسیار خوشبین هستم که در دولت دهم ما یک تحول جدی داشته باشیم، در حالیکه به دلائل متعدد در دولت نهم شکل نگرفت. دلایلش را هم من میتوانم برایتان بشمارم. یکی همین ذهنیت مدیران ارشد بود. یکی عدم حضور کسی که فرد مسلط به فناوری اطلاعات در دولت بود. یکی تعارض شوراها بود. یکی این بود که حوزههای سیاستگذاری غیر از شوراها داشتیم و یکی اینکه کسی نبود که نخ تسبیح فعالیتهای بخشی شود.
ولی الان هم اعتقاد دارم اگر کسی برود به جای این گزارشی که من دارم برای خودم تهیه میکنم، یک گزارش ملی تهیه کند و ببیند در حوزههای بخشی چه کارهایی انجام شده، به نظرم خیلی کار شده. فقط اشکالش این است که حوزه سیاستگذاری متفرق بوده. کسی نبوده اینها را با هم هماهنگ کند و احتمالا بزرگترین مشکل ما در آینده این خواهد بود که این فعالیتهای بخشی با هم هماهنگ شوند.
این مشکلی بود که از اول دهه هشتاد بوده.
بوده اما در چهار سال اخیر تشدید شد. شما میروید در مغازه میبینید 5 تا POS است.
اما در نهایت از این 40 جلد گزارشی که شما میگویید تهیه شده، دو سه تا در اندازههای وسیع و ملی کار میشود.
تولید گزارش چه مزیتی دارد؟ شما زود میروید دنبال اجرا. من روزی که آمدم به دوستان گفتم الان طول میکشد تا ذهنیتها برای اجرا آماده شود. ما باید داکیومنتهای لازم برای اجرا را تهیه کنیم تا ذهنیت که آماده شد، طرف نگوید که خب حالا باید چه کار کرد و بعد شش ماه برویم دنبال اینکه باید چه کار کرد.
اما حوزه فناوری اطاعات هر روز تغییر میکند.

تکنیکهای اجرا متفاوت میشوند؛ سیاستها که متفاوت نمیشوند. چیزی که در این سند داریم، سیاستهای کلان راهبرد است. کاری به این ندارد که مدل موبایل چیست. راهبرد این است که خط و زبان فارسی در محیط تلفنهمراه باید توسعه پیدا کند. 30 سال دیگر هم بگذرد ما باید خط و زبان فارسی را در محیط رایانهای گسترش بدهیم. چه اتفاقی افتاد با این داکیومنتها؟
به نظر ما که اتفاقی نیفتاده است.
نه اشتباه میکنید. اتفاق یعنی کار اجرایی؟
بله.
نه.
شما گفتید آن چیزهایی که در حوزه مسئولیتتان نیست را از شما نپرسیم که به نظرم درست است و میخواهیم از اینجا وارد جزئیات کار شورا شویم. چون اینطور که شما میگویید، در این چهار سال وظیفهای که به شورا محول شده را انجام دادهاید. اینکه از این اسناد استفاده شده یا نه دیگر به شما ....
شورا یک مجری که نیست. وزارتخانهها هستند که مجریاند. دبیرخانه هماهنگ کننده و تولیدکننده راهبردهایی در حوزه اطلاعرسانی است. راهبردها را باید تولید کند که میشود این داکیومنتها. حالا چه کار کنیم؟ بدهیم دست کسی که دنبال این است. شورای عالی انقلاب فرهنگی دارد شش سند فناوری مینویسد که یکی هم سند فناوری اطلاعات است.
پس اگر استفاده نشود هم از نظر شما ایرادی ندارد.
استفاده میشود. چرا چنین ذهنیتی دارید؟ چرا فکر میکنید که اگر یک سندی نوشته شد، بعد حتما اجرا نشده؟ این قید را از کجا میآورید؟
ما معتقدیم نشده است.
نشده، چون تازه تولید شده.
داریم وارد همان بحث مرغ و تخم مرغ میشویم. در طرح تسما که شما متولی بودید، قرار بود روی بحث تولید محتوا کار شود. میخواهم ببینم در این چهار سال چه کار جدی انجام شده. شما میتوانید از خودتان سلب مسئولیت کنید که من مسئول اجرا نیستم، اما میخواهیم بگوییم در عرصه دولتی هم تولید محتوایی صورت نگرفته. پس به نظرم میآید که اینها را از هم جدا کنیم.
به نظرم میرسد در باب پرسشهایی که شما میکنید، احتیاج به یک گزارش ملی داریم که این هم خودش میتواند یکی از کارهای دبیرخانه باشد.
شورای قبلی بنا به ذاتی که داشت، میتوانست پاسخگوی همه اینها باشد. شورای جدید به خاطر فاصلهای که بین دولت و شورا ایجاد شد، نتوانسته این را به وجود بیاورد. ما سوالهای اولمان مبتنی بر این بود.
بله، نتوانسته. من قبول دارم که در حوزه عمل این فاصله ایجاد شده و اصلش هم بهخاطر عدم تشکیل جلسات بود. اگر تشکیل میشد، این راهبردها را یک به یک میآوریم و به وزارتخانهها تحمیل میکردیم و طبیعتا یک بودجهای برایش اختصاص مییافت و کار جلو میرفت. تا اینجا آمده و از اینجا به بعد نیامده. این را من قبول دارم.
حالا بهتر است برویم در جزئیات. شما اولین کاری که انجام دادید، تسما بود. یک دوره برگزار شد. قرار بود سالانه برگزار شود اما نشد. برنامهتان برای دور دوم چیست؟
بعد از اینکه یک بار تسما را به صورت کلی اجرا کردیم، متوجه شدیم چون حوزه محتوا خیلی وسیع است، کار خیلی پراکنده میشود. به نظرمان رسید که روی حوزههای تخصصی فعالیت کنیم، کار بهتر میشود. بر این اساس، امسال دو حوزه را در اولویت قرار دادیم؛ یکی حوزه دین بود و یکی اخلاق.
با توجه به این موضوع ما دیگر تسما 2 نخواهیم داشت؟
چرا. تسما 14 حوزه داشت.
تمام جذابیتش در همان بود. چرا به این نتیجه رسیدید که باید تفکیک کنید؟
ما به نظرمان رسید اگر اطلاعات، تخصصی خریداری شود؛ کاربردیتر میشود. چون تجربه اول باعث شده ما الان حجمی از اطلاعاتی داشته باشیم که هیچنوع همخوانی در این اطلاعات نیست. البته آن هم هنوز منتفی نیست. به نظر رسید اولویت را در این بگذاریم در یکی دو حوزه که اسمش هم در آئیننامه ما تکرار شده است. یعنی مثلا کلمه دین، اخلاق، اجتماع و فرهنگ را جا به جا گفتهاند باید در این حوزهها فعالیت کنید. ما گفتیم بگذار اول در حوزههایی که متولیاش هستیم، کارهایی بکنیم.
تا نام تسما میآید، همه به یاد حوزههای دین و اخلاق میافتند. شما هم در این دو حوزه قرار است کار کنید. اما این همه حوزه تولید محتوا وجود دارد. چرا به سراغ بقیه نمیروید؟
اولویتگذاری کردهایم. یکی هم این است که ما متولی مصرح این حوزهها هستیم. از قبل هم بوده، از سال 84 و زمان آقای جهانگرد اما تقریبا هیچ کاری نشده بود. شما الان هیچ داکیومنت تولید شدهای در این دو حوزه ملاحظه نمیکنید. ما هم که روحانی هستیم و توقع است که این کارها بشود. قمیها هم آماده هستند. یعنی من را که میبینند، امیدوار میشوند. ولی ببینید ما چهار مفهوم داریم که من در سمینار تکفا 2 هم گفتم. دین، اخلاق، فرهنگ و اجتماع که به نظر ما تسما مربوط به بند سوم است. دین و اخلاق چون استقلالا ذکر شده ما اولویت گذاشتیم. ولی تسما مربوط به حوزه سوم است که فرهنگ است. هنر، آموزش و پژوهش در آن هست که در بحث پژوهش خیلی کار کردهایم.
سند راهبردی جامع فناوری اطلاعات قرار بود بعد از جلسه هماندیشی تغییراتی داشته باشد که بعد وارد مرحله بعدی شود. این به چه سرنوشتی دچار شد؟
شرکتی که کمک کرد به ما شرکت حاسب سیستم بود. ایشان متصدی این امر است که نقطه نظرات نخبگان را جمع کند که نوارهای جلسه موجود است. مقداری روی آن کار کردهاند. نقطه نظرات دبیران کارگروههای پنجگانه استخراج شده و قرار است اصلاحاتی را انجام دهد. کار در حال جریان است. البته سرعتش کمی کند است اما در حال جریان است. این سند بر مبنای کاری که در تکفا 2 انجام شد، تغییراتی کرد. از جمله اینکه 5 محورش تبدیل به شش محور شد و دولت الکترونیکی از بحث اقتصاد الکترونیکی درآمد.
یک انتقادی که به این سند میشود، عدم توجه به اسناد بالادستی است. انتقاد دیگر این بود که این سند با عجله تهیه شده و گویا شورا یک ماه پیش از انتخابات در تلاش بود ویترینی نشان دهد. آیا قبول دارید که این سند هنوز پخته نشده بود؟
نه، من چنین اعتقادی ندارم. چون جریان این سند از شهریورماه سال گذشته کلید خورده و جلساتمان با حاسب سیستم از ماه رمضان سال گذشته آغاز شد. در همین صندلیهایی که شما نشستهاید، دوستان بودند و انطباق سند را با سند چشمانداز مطرح میکردند. اصلا یکی از تستهای این متدولوژی، انطباق آن با اسناد بالادستی بود. حسنی که این سند دارد، هر از چندی تجویز این را کردهایم که نخبگان جمع شوند و ویرایش جدیدی از آن را تهیه کنند. ولی اصلا این نبوده که نزدیک انتخابات و یک ماهه و دو ماهه کاری شده باشد.
یک درخواستی شورای عالی انقلاب فرهنگی از ما داشت که سند بالادستی فناوری اطلاعات را بنویسیم که ما سه ماهه آن را نوشتیم. یک کمیته تحول آموزش دارند که به ما گفتند چیزی دارید، بیاورید. اینکه شما میبینید،( اشاره به سند جامع اطلاعرسانی) درست است که نوشته سال 88، اما من نسخه اولیه را آبان یا آذر فرستادم برای همان کمیته تحول آموزش که آنجا بررسی شد. چاپش سال 88 بوده. به هیچ عنوان تولیدش در سال 88 نبوده. 3 ماه قبل از پایان سال 87 این سند آماده بوده است.
ارتباط پروژه تکفا 2 با این سند چگونه خواهد بود؟
محمدرضا آیتا... شیرازی: در برنامه جامع فناوری اطلاعات ایران دو سند نهایی باید بیرون میآمد. بیشتر کشورها هم همین ساختار را دارند. یک سند استراتژیک دارند، یک سند راهبردی و یک برنامه عمل (action plan) برای آن سند راهبردی. چون قرار نبود دو سند از یکجا با دو شکل مختلف بیرون بیاید، تصمیم گرفته شد ساختار سند راهبردی جامعه اطلاعاتی ایران حفظ شود و ما دیگر یک سند راهبردی جدید ندهیم. براساس کاری که در گروهها شده که یازده کارگروه داشتیم، در این سند تا سطح راهبردهای کلان آمده و راهکارها هم جلویمان است. تیم تلفیق ما این سند را به هنگامسازی کرد.
پس این نسخه جدید باید خیلی متفاوت شده باشد.
شیرازی: ما برداشتی که داشتیم حدود 40 تا 50 درصد سند ارتقا پیدا کرده و بهبود یافته.
حالا آن سند تکفا 2 که نوشته شده رابطهاش با این سند چگونه است؟
شیرازی: این میشود سند راهبردی. همان است.
شهریاری: این دو تا را ما با هم تلفیق کردیم. کاری که آنجا انجام شد، کاری بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی به سرعت از ما خواسته بود. ما به آقایان مراجعه کردیم، دیدیم کارشان خرداد و تیر تمام میشود. بعد ما به دلیل عجلهای که داشتیم، یک تیم کمکی آمد با مدیریت آقای مومنی و اسنادی که تا آن زمان در همین تکفا 2 آماده شده بود، مبتنی بر آن زمان، تبدیل شد به سند جامع اطلاعرسانی و این را بردیم مصوبهاش را در شورای تحول آموزشی هم گرفتیم. آنجا که تصویب کردند میرود در صحن شورا. ما در آن مدت چاپش کردیم. تا اینکه وقتی آماده شد، از آقایان خواهش کردیم یک تیم دیگری به سیستم اضافه کنند که بیاید این سند را بگذارد و کار این تیمها را بگذارد و یک نسخه جدید از این سند به دست دهد که الان آماده شده ولی هنوز منتشر نشده.
کی منتشر میشود؟
نمیتوانم یک عدد دقیق بدهم.
بعد از اینکه این سند تصویب شود، شما برنامه عمل را در میآورید؟
شیرازی: برنامه عمل آماده است. آن هم یکسری اصلاحاتی نیاز داشته. ما از گروهها خواستهایم که وقتی پروژهها را مشخص میکنند در یک افق 1389 تا 94 پروژهها را تعریف کنند. در پروژههای دیگر RFB نخواستیم. یک شناسنامه دادند شامل تعریف پروژه، هدف پروژه، سازمان متولی، روابط پیشنیازی و پسنیازی، بودجه تخمینی و زمان تخمینی و سایر منابعی که مورد نیاز است.
لینک
ثابت || اضافه شده توسط آرش کریم بیگی|| نسخه
قابل چاپ || بازگشت به صفحه اصلی
||
آرش کریم بیگی